
14 روز پیش
نقش تحلیل تکنیکال در سرمایه گذاری

تحلیل تکنیکال ابزار یا روشی است که برای پیش بینی حرکت احتمالی قیمت آتی یک اوراق بهادار مانند یک سهم یا جفت ارز بر اساس داده های بازار استفاده می شود.
تئوری پشت تحلیل تکنیکال این است که اقدامات جمعی و خرید و فروش همه فعالین در بازار که به طور دقیق منعکس کننده تمام اطلاعات مربوط به اوراق بهادار معامله شده است را ارزیابی می کند و به طور مداوم ارزش بازار را به اوراق بهادار اختصاص می دهند.
قیمت گذشته به عنوان شاخصی از عملکرد آینده
تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که عملکرد قیمت فعلی یا گذشته در بازار قابل اطمینان ترین شاخص عملکرد قیمت در آینده است.
تحلیل تکنیکال تنها توسط معامله گران تکنیکال استفاده نمی شود.
بسیاری از معامله گران بنیادی از تحلیل تکنیکال برای تعیین اینکه آیا باید در بازار خرید کنند یا خیر، استفاده میکنند، اما پس از گرفتن این تصمیم، از تحلیل تکنیکال در جهت مشخص کردن سطوح قیمت ورودی خوب و کم ریسک استفاده میکنند.

نمودار در فریم های زمانی مختلف
معامله گران تکنیکال نمودار های قیمت را تجزیه و تحلیل می کنند تا حرکت قیمت را پیش بینی کنند.
متغیر های اصلی در تحلیل تکنیکال بازه های زمانی را در نظر می گیرند تا بتوانند هدف زمانی معامله خود را بهتر تعیین کنند.
بازه های زمانی تحلیل تکنیکال نشان داده شده در نمودارها از یک دقیقه تا ماهانه یا حتی سالانه متغیر است. بازه های زمانی محبوبی که تحلیلگران تکنیکال اغلب بررسی می کنند عبارتند از:
- نمودار 5 دقیقه ای
- نمودار 15 دقیقه ای
- نمودار ساعتی
- نمودار 4 ساعته
- نمودار روزانه
مدت زمانی که یک معامله گر برای مطالعه انتخاب می کند، معمولاً با سبک معاملاتی شخصی آن معامله گر تعیین می شود.
معامله گران کوتاه مدتی که دید سرمایه گذاری روزانه دارند معمولا از بازه زمانی های 5 تا 15 دقیقه ای استفاده می کنند.
معامله گران بلندمدت که دید سرمایه گذاری زیادی دارند، تمایل بیشتری به تجزیه و تحلیل بازارها با استفاده از نمودار های ساعتی، 4 ساعته، روزانه یا حتی هفتگی دارند.
حرکت قیمت که در یک بازه زمانی 15 دقیقه رخ می دهد ممکن است برای معامله گر کوتاه مدت که به دنبال فرصتی برای دریافت سود از نوسانات قیمت در طول یک روز معاملاتی است، بسیار مهم باشد.
با این حال همان حرکت قیمتی که در نمودار روزانه یا هفتگی مشاهده میشود، ممکن است برای اهداف بلندمدت چندان مهم نباشد.
نشان دادن این موضوع با مشاهده عملکرد قیمت در نمودار ها با بازه زمانی مختلف ساده است.
کندل (شمع)
نمودار کندل رایج ترین روش برای نشان دادن حرکت قیمت در نمودار است.
کندل ها می توانند از بازه زمانی های مختلف برای نمایش قیمت استفاده کنند.
هر کندل در نمودار ساعتی نشان دهنده قیمت به مدت یک ساعت می باشد، در حالی که هر کندل در نمودار 4 ساعته عملکرد قیمت را در بازه زمانی 4 ساعته نشان می دهد.
ساختار تشکیل کندل ها: بالا ترین نقطه کندل، بالاترین قیمت اوراق بهادار معامله شده در آن دوره زمانی را نشان میدهد و پایین ترین نقطه کندل نشان دهنده پایین ترین قیمت در آن زمان است.
یک کندل از بدنه های قرمز یا سبز تشکیل می شود که باز و بسته شدن قیمت ها را برای دوره زمانی نشان می دهد.
اگر بدنه کندل از رنگ سبز تشکیل شود، نشان دهنده این است که بسته شدن قیمت بالای بدنه کندل، بالاتر از باز شدن قیمت پایین بدنه کندل بوده است و برعکس، اگر بدنه کندل قرمز تشکیل شود، یعنی باز شدن قیمت بالاتر از بسته شدن قیمت است.
رنگ های کندل ها انتخاب دلخواه هستند.
برخی از معامله گران از بدنه های کندل سفید و مشکی استفاده میکنند که این فرمت رنگی پیش فرض است و در نتیجه رایج ترین شکل است.
معامله گران دیگر ممکن است از آبی و زرد یا رنگ های دیگر استفاده کنند.
هر رنگی که انتخاب شود تعیین می کند که در پایان یک دوره زمانی معین، آیا قیمت بالاتر یا پایین تر بسته شده است.
تجزیه و تحلیل تکنیکال با استفاده از نمودار های کندل استیک اغلب ساده تر از استفاده از نمودار میله ای استاندارد است، زیرا تحلیلگر نشانه ها و الگوهای دیداری بیشتری دریافت می کند.
اندیکاتورها
تحلیلگران تکنیکال علاوه بر بررسی شکل های کندل استیک، می توانند از اندیکاتور برای کمک به خود در معاملات استفاده کنند.
میانگین های متحرک یکی از پرکاربرد ترین اندیکاتورها هستند.
بسیاری از استراتژی های معاملاتی از یک یا چند میانگین متحرک استفاده می کنند.
کراس اوورهای میانگین متحرک هم یکی دیگر از اندیکاتورهای پرکاربرد است.
هر چه یک عدد میانگین متحرک بیشتر باشد، حرکت قیمت در رابطه با آن بیشتر در نظر گرفته می شود.
فیبوناچی
فیبوناچی یکی دیگر از ابزار های رایج تحلیل تکنیکال است.
فیبوناچی یک ریاضیدان قرن دوازدهم بود که مجموعه ای از نسبت ها را توسعه داد و در بین تحلیلگران تکنیکال بسیار محبوب است.
سطوح فیبوناچی معمولاً برای تعیین دقیق فرصت های معاملاتی و اهداف ورود استفاده می شوند.
فیبوناچی رتریسمنت رایج ترین شاخص فیبوناچی است.
پس از اینکه یک اوراق بهادار برای مدتی در یک روند صعودی یا نزولی پایدار قرار گرفت و یک تغییر روند در جهت مخالف اتفاق افتاد، اصلاحات فیبوناچی برای شناسایی نقاط ورودی کم خطر در طول چنین اصلاحی استفاده می شود.
به عنوان مثال، فرض کنید که قیمت سهام "A" به طور پیوسته از 10 دلار به 40 دلار افزایش یافته است. سپس قیمت سهام شروع به کاهش کمی می کند. بسیاری از سرمایه گذاران به دنبال یک سطح ورودی خوب برای خرید سهام در طول چنین اصلاح قیمتی هستند.
نتیجه گیری
این واقعیت را در نظر داشته باشید که تحلیل تکنیکال کامل نیست.
هیچ یک از آنها سیگنال هایی را که 100٪ دقیق هستند ارائه نمی دهند.
باهوش ترین معامله گران همیشه به دنبال علائم هشدار دهنده هستند زیرا ابزار های تکنیکالی که استفاده می کنند، ممکن است گمراه کننده باشد.
اگر تحلیل تکنیکال به خوبی انجام شود، مطمئناً می تواند سود آوری شما را بهبود بخشد.
با این حال، چیزی که ممکن است بیشتر برای بهبود عملکرد شما در معاملات انجام شود این است که زمان و تلاش بیشتری را صرف فکر کردن در مورد بهترین راه حل ها در تحلیل ها کنید.